حرف دلایی که تو این آهنگ شنیدم عالی بود خصوصا سوز صداش.

صدای خنده هات هنوز توگوشمه ..
بی تو مهتاب هرشب تو همون کوچمه هی .. هی ..
چقده سنگ شده دلت ..
بیا بگو که توهم تنگ شده دلت ..
بیا که جوونی مثه باد داره میره ..
بجوم برگرد اسمت ازیاد داره میره ..
بیا قبول گذشته هم به درک ..
دورات تموم شد پیش ماام بیا یه سرک ..
هی
درد عشقی کشیدم که مپرس احوالم ..
بودنت یک سالو ..
رفتنت چن سال است ..
خوش به حالت اگر شادی تو ..
که اگر عشق دوباره به دلت جاری شد ..
خوش بحالت که مرا زود فراموش کردی. که پس ازدوریمان روزگارت سردنیست .
من ترکیدم ..
ازبس که دو عاشق دیدم ..
من ترکیدمو ..
با بغض گلو خندیدم ..
بعد تو این دل من با کسی همراه نشد ..
چندباری به سرش زد ولی انگار نشد ..
وو
شکرش واسه من باقیه ..
رفتی و این حالی که دادی به دلم عالیه ..
شاید اگر دائم بودی کنارم ..
شنیدی اینو …
من بهش دچارم ..
عاشق چنتا عکسی ام که دارم ..
ازت و فندک و لب و سیگارم ..
عاشق حلقه ای که تو بی پولی ..
خریدمو.. خودمونیم .. چقدر پیزوری بود ..

بگو زندگی ادامه داره ..
بذا بره بره پیه کارش ..
بگو زندگی ادامه داره ..
به مو میرسه اما ..
نمیشه پاره ..

هی ..

من که تو رو میپرستیدم ..
حیف ..
عجب ..
دیدی .. دستی دستی ..
درد داره نبودنتا ..
الان چند سالی هه که تو رو ندیدمتا ..
هی میخوام ..
که شعر هام اجتماعی باشه ..
ولی
کشش به سمت تو داره نت ها ..
من که از بچگی جین بوده تنم ..
لش بودم همش ..
دوس داشتم عروس کنم اتوو ..
تنم تو کنی کت وو ..
ولی ..
دیدی .. که روزگار مشتی نی .. ووو
بعد من ..
چند دست چرخیدی ..
قلم اصرار میکنه شعر ها اجتماعی باشه ..
قلم عشق ناخلف به اجتماع میشا شــه...
بعد رفتنت ..
دود شد سیگار اول ..
رفیقای ناباب منو بیچاره کردن ..
به خودم گفتم ببین کارت کجا رسیدش ..
یهو ..
بغلی گف ببین پُرش چه حالی میده ..

 

شاعر معین z